جدول جو
جدول جو

معنی خاطر آسودن - جستجوی لغت در جدول جو

خاطر آسودن
(بِ بُ دَ)
راضی کردن و تسکین دادن و ساکن نمودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طِ دَ / دِ)
کسی که او را ناراحتی و رنجی نباشد. آنکه او را فراغت خاطر باشد. آن که او را ملالی و تشویشی نباشد. آسوده خاطر. بی دغدغه. بی تشویش
لغت نامه دهخدا
تصویری از خاطر آسوده
تصویر خاطر آسوده
کسی که او را رنجی و ناراحتیی نباشد بی دغدغه مقابل خاطر آشفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاطرآسوده
تصویر خاطرآسوده
((~. دِ))
بی دغدغه، کسی که او را رنجی و ناراحتی نباشد
فرهنگ فارسی معین